هدف تحقیق اهمیت انتقال اصول و ارزشهای دینی به کودکان و نوجوانان می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف جزءتحقیقات کاربردی است که با روش کتابخانه ای (مروری) انجام گرفته است. و نشان می دهد انتقال اصول و ارزشهای دینی به کودکان و نوجوانان اهمیت بسیار زیادی دارد. این فرایند میتواند تأثیرات عمیقی بر رشد و توسعه آنها داشته باشد. این امر میتواند به کودکان کمک کند تا اخلاقیات قویتری را درک کرده و در زندگی روزمره خود اعمال کنند. همچنین، این ارزشها میتوانند به عنوان راهنمایی برای تصمیمگیریهای اخلاقی و رفتارهای مثبت عمل کنند. انتقال اصول و ارزشهای دینی همچنین میتواند به تقویت اعتقادات دینی کودکان و نوجوانان کمک کند و زمینهساز توسعه روحی و معنوی آنها باشد. به طور کلی، این فرایند میتواند به عنوان یک پایه مهم برای رشد روحی، اخلاقی، و اجتماعی آنها عمل کند و زندگی آیندهشان را به سمت موفقیت و خوشبختی هدایت کند. انتقال اصول و ارزشهای دینی به کودکان و نوجوانان دارای اهمیت بسیار زیادی است زیرا این فرایند میتواند در شکلگیری شخصیت و ارزشهای اخلاقی آنها نقش بسزایی داشته باشد. آموزش اصول دینی به کودکان و نوجوانان نه تنها به آنها کمک میکند تا اعمال اخلاقیات و ارزشهای مطلوب را در زندگی روزمرهشان به کار ببرند، بلکه به آنها کمک میکند تا تصمیمگیریهای اخلاقی مسئولانهتری داشته باشند.علاوه بر این، انتقال ارزشهای دینی میتواند به تقویت اعتقادات دینی کودکان و نوجوانان کمک کند و زمینهساز توسعه روحی و معنوی آنها باشد.
کودک عقب مانده ذهنی یعنی کودکی که عملکرد هوش آن از حالت طبیعی کمتر بوده و موجب اختلال همزمان در رفتار، میشود که عموما کودک عقب مانده ذهنی خود را در دوره رشد نشان می دهد این اختلال یک سندرم رفتاری است که علت مشخص و پیش آگاهی ندارد. سن شروع عقب ماندگی ذهنی زیر ۱۸ سال است. منظور از کودک عقب مانده ذهنی این است که مهارت های انجام کارهایی که در هر سن خاص به طور معمول از فرد انتظار می رود و قادر به انجام آن نیست. هرگونه اختلال ژنتیکی و کروموزومی که اغلب بصورت ارثی در خانواده ی پدری یا مادری کودک وجود دارد. در بوجود آمدن کودک با ضایعات و اختلالات حسی و حرکتی و ذهنی نقش موثری دارد.
توضیحات: